انجمن علمی زبان انگلیسی مدرسه راهنمایی تیزهوشان شهید بهشتی بروجرد

نام
معادل فارسی
نام
معادل فارسی
bull
گاو نر
fox
روباه
cow
گاو ماده
bear
خرس
calf
گوساله
polar bear
خرس قطبی
horse
اسب
koala bear
کوالا
mule
قاطر
panda
خرس پاندا
pony
اسب کوتاه
wolf
گرگ
donkey
الاغ
tiger
ببر
sheep
گوسفند
lion
شیر
lamb
بره
leopard
پلنگ
goat
بز
hyena
کفتار
kid
بزغاله
elephant
فیل
pig
خوک، گراز
zebra
گورخر
sow
ماده خوک بالغ
giraffe
زرافه
piglet
بچه خوک
buffalo
بوفالو
cat
گربه
camel
شتر
dog
سگ
raccoon
راکون
mouse
موش
skunk
راسو
bat
خفاش
beaver
سگ آبی
squirrel
سنجاب
boar
گراز نر
chipmunk
سنجاب راه راه
possum
صاریغ
rabbit
خرگوش
kangaroo
کانگورو
moose
گوزن شمالی
porcupine
جوجه تیغی
buck
گوزن نر، خرگوش نر
mole
موش کور





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

جملات شرطي

جملات شرطي شامل دو قسمت مي‌باشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي مي‌ناميم.

رويدادي که در عبارت اصلي توصيف مي‌شود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان مي‌شود.

 

 we will get wet.

If it rains this evening,

عبارت اصلي

عبارت شرطي

عبارت شرطي مي‌تواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف مي‌شود:

 if you press this button.

The door opens

عبارت شرطي

عبارت اصلي

به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد:


 

جملات شرطي نوع اول

از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده مي‌شود.

if حال ساده will/won't

مصدر بدون to

if

I work hard,

I will

pass my exams.
  • If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)

  • If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
    (اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 مي‌رسيم)

  • If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)

  • You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)

 

علاوه بر will مي‌توان از should ،must ،can ،might ،may و غيره نيز استفاده کرد که در اين صورت معني آن کمي فرق خواهد کرد:
  • If you pull the cat's tail, it may scratch you.
    (اگر دم گربه را بکشي ممکن است تو را چنگ بزند )

  • You should eat less rice if you want to lose weight.
    (اگر مي‌خواهي وزن کم کني بايد کمتر برنج بخوري)

 

جملات شرطي نوع دوم

از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار مي‌رود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آينده‌اي متفاوت را تصور مي‌کنيم.

if گذشته ساده would ('d)
would not (wouldn't)

مصدر بدون to

if

I had more money, I

would ('d)

buy a new car.

if

you lived in England, you

would ('d)

soon learn English.

چند مثال ديگر:

  • If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
    (اگر به پول احتياج داشت به او قرض مي‌دادم)

  • If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک مي‌کردم)

  • If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
    (اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت مي‌خريدم)

  • I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
    (اگر آن کار را به من پيشنهاد مي‌کردند هم قبول نمي‌کردم)

 

* در اين نوع جملات، اغلب بجاي was از were استفاده مي‌شود:

  • If I were living in Tehran, we could meet more often.

 

جملات شرطي نوع سوم

از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشته‌اي غير ممکن استفاده مي‌شود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشته‌ها گذشته!)

if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + ....

  • If I'd seen you, I would have said hello.
    (اگر تو را ديده بودم، سلام مي‌دادم)

  • If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
    (اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نمي‌شد)

  • If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
    (اگر مي‌دانستم شما در بيمارستان بستري بوديد مي‌آمدم و شما را ملاقات مي‌کردم)

  • I would have gone to see him if I had known that he was ill.
    (اگر مي‌دانستم بيمار بود مي‌رفتم و به او سر مي‌زدم)

 

1- در اين نوع جملات مي‌توان بجاي would از could يا  might هم استفاده کرد:
  • If the weather hadn't been so bad, we could/might have gone out.

2- از would فقط مي‌توان در عبارت اصلي استفاده کرد و در عبارت شرطي نبايد آن را به کار برد:

  • If I had seen you, I would have said hello. (not : 'If I would have seen you')





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمانهاي مربوط به آينده

در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده مي‌شود که آنها را به ترتيب اهميت در زير مي‌بينيد:

1. will + verb

2. be + going to + verb

3. Present Progressive (حال استمراری)

4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر

 


1- will + verb

از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهت‌هاي زير استفاده مي‌شود:

الف- پيش‌بيني: براي توصيف چيزي که مي‌دانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:

  • It will be rainy tomorrow.
     (فردا هوا باراني خواهد بود)

  • You will be sick if you eat all those sweets.
     (اگر همه آن شيريني‌ها را بخوري مريض مي‌شوي)

ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:

  • I will answer the phone.
    (من تلفن را جواب مي‌دهم)

  • I'll see you tomorrow. bye!
    (فردا مي‌بينمت.خداحافظ)

 

2- be + going to + verb

الف- از اين ساختار براي بيان برنامه‌ها و تصميماتي که از قبل گرفته شده‌اند، استفاده مي‌شود:

  • We're going to paint this room blue.
    (ما مي‌خواهيم اين اتاق را آبي بزنيم)

  • I'm going to be a doctor.
    (مي‌خواهم يک دکتر بشوم)

ب- همچنين از اين ساختار مي‌توان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود.

  • She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
    (او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد)

  • It's going to rain. (It's cloudy)
    (مي‌خواهد باران ببارد)

بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيش‌بيني وجود ندارد.

براي بيان تصميمي که از قبل گرفته شده است از ساختـار be going to و بيان تصميمي که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده مي‌کنيم.

 

 

3- حال استمراري (Present Progressive)

از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده مي‌شود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:

  • I'm meeting my friend this evening.
    (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات مي‌کنم)

  • They are driving to Scotland at the weekend.
    (آنها آخر هفته به اسکاتلند مي‌روند)

گاهي اوقات تفاوتي نمي‌کند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:

  • We're going to see a play tonight.
    or: We're seeing a play tonight.

 

4- راه‌هاي ديگر بيان آينده

راه‌هاي ديگري نيز براي صحبت درباره‌ آينده وجود دارد، به عنوان مثال:

a) Will + be + verb-ing

  • Next week I'll be talking about how to use a microscope.
    (هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)

b) Be + to + verb

  • Iranian president is to visit Russia.
    (رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد مي‌کند)

c) Be + about + to + verb

The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد)





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان گذشته كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

had ('d)

had not (hadn't)

I, you, we, they

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

he, she, it

had

hadn't

 

 

کاربرد

ما از زمان گذشته کامل استفاده مي‌کنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشته‌ی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)

 

گذشته كامل

به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد:

گذشته کامل

حال کامل

گذشته كامل

* We weren't hungry. We'd just had dinner.

 * I didn't know who he was. I'd never seen him before.

 

حال كامل

* We aren't hungry. We've just had dinner.

* Who is that man? I've never seen him before.

 

 

چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل:

  • It was the first time he had ever seen a tiger.

  • When I arrived at the cinema, the film had already begun.

  • She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before.

 

مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده

به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد:

  • When I arrived home, my wife went out.

  • but: When I arrived home, my wife had gone out





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان گذشته استمراري

 

ساختار

جملات پرسشي:

eating?

playing?

talking?

I,  he, she, it

was

wasn't

you, we, they

were

weren't

 

جملات مثبت و منفي:

walking

playing

fishing

was

wasn't

I,  he, she, it

were

weren't

you, we, they

 

 

کاربرد

از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده مي‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشته‌اند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.

در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار مي‌رود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولاني‌تر (در پس‌زمينه) دلالت مي‌کند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت مي‌کند که در ميانه کارهاي طولاني‌تر واقع شده‌اند.

 

 

بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار مي‌رود:

1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

  • 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'
    (.ساعت 6 چکار مي‌کرديد؟ داشتم صبحانه مي‌خوردم)

 

2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد:

  • The phone rang when I was watching TV.
    (.وقتي داشتم تلويزيون تماشا مي‌کردم، تلفن زنگ زد)

  • While I was driving home, my car broke down.
    (.هنگاميکه داشتم به خانه بر مي‌گشتم، ماشينم خراب شد)

 

3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان مي‌کند):

  • I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

  • but: I read a book during the flight. (I finished it)





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان گذشته ساده

 

ساختار

(last week)

(yesterday)

worked

I, we, you, he, she, ...

played

heard

 

منفي

work...

play...

hear...

didn't

did not

I, we, you, he, she, ...

 

 

 

پرسشي

work...?

play...?

hear...?

I, we, you, he, she, ...

Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 

2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان مي‌آيند:

  • I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:

  • When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

  • Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتي در مورد هجي (verb + ed)

1- هنگاميکه فعلي به e ختم مي‌شود، فقط d اضافه مي‌کنيم:

loved, hated, used

2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

stopped, planned, robbed

ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بي‌صداي آخر تکرار نمي‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نمي‌شود:

played, rowed, showed





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان حال كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

have ('ve)
have not (haven't)

I, you, we, they

has ('s)
has not (hasn't)

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

have

he, she, it

has

 

چند مثال:

  • We've been to Paris.

  • He hasn't lived in Paris.

  • Have you met him yet?

 

 

کاربرد

1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:

 

 

  • I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداخته‌ام)

  • She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)

  • How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کرده‌ايد؟)

  • I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کرده‌ام)

 

توجه‌ داشته ‌باشيد که در زمان حال کامل، غالباً از اصطلاحات زماني خاصي مانند since و for استفاده مي‌شود.

for نشان دهنده دوره‌اي از زمان است که تا کنون ادامه داشته است، ولي since با مقطعي از زمان به کار مي‌رود و به معني «از آن زمان تا کنون» مي‌باشد:

seven o'clock

since

a year

I have been here for

1980

two months

September

three hours

last week

ten minutes

 

 

2- براي بیان تجربه‌اي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:

  • I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفته‌ام)

  • She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)

  • He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)

 

3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده مي‌شود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده مي‌کنيم:

 

از already بيشتر در جملات مثبت و از yet  بيشتر در جملات منفي و پرسشي استفاده مي‌شود.

 

  • I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خورده‌ام)

  • I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديده‌ام)

  • The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)

  • I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکرده‌ام)

 

 

 

1- اگر ارتباطي با زمان حال موجود نيست (مثلاًچيزهايي که مدتها قبل اتفاق افتاده‌اند) از حال کامل استفاده نکنيد.
  • Hafiz was a Persian poet. He wrote many poems.

  • but: My father is a writer. He has written many books.

در مثال اول از گذشته ساده استفاده کرديم تا نشان دهيم که او (حافظ) ديگر شعر نمي‌نويسد، ولي در مثال دوم براي اينکه نشان دهيم که او هنوز کتاب مي‌نويسد از حال کامل استفاده کرديم.

2- ما از حال کامل براي ارائه اطلاعات جديد استفاده مي‌کنيم. ولي اگر بخواهيم به صحبتمان درباره آن ادامه دهيم، معمولاً از گذشته ساده استفاده مي‌کنيم:

A: "Ben has broken his leg."

B: "Really? How did that happen?"

A: "He fell off a ladder."

 





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان حال استمراري

ساختار

 

coming

doing

going

taking

'm

am

I

're

are

you

we

they

's

is

he

she

it

کاربرد

1- براي بيان عملي که هم‌اکنون جريان دارد:

  • She is watching the TV.

  • He is working at the moment.

2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:

  • I'm reading an exciting book.

  • He is learning Arabic.

(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)

3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:

  • I am meeting him at the park.

4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:

  • I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
    (در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي مي‌کنم، اما دارم سعي مي‌کنم يک بهترش را پيدا کنم)

 

نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)

1- افعالي که به يک e ختم مي‌شوند، آن e حذف مي‌شود:

come, coming     take, taking     write, writing

ولي در مورد افعالي که به ee ختم مي‌شوند، اين قاعده صدق نمي‌کند:

agree, agreeing     see, seeing

2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

running, stopping, getting

ولي چنانچه حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد، تکرار نمي‌شود:

showing, enjoying





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان حال ساده

 

ساختار

جمع

go,

play,

don't work

we

you

they

مفرد

go, play,
don't work

I, you

goes, plays, doesn't work

he, she, it

 

کاربرد

زمان حال ساده يکي از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسي مي‌باشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

1- براي بيان عملي که هميشه تکرار مي‌شود، مانند يک عادت يا رسم:

  • I go to school by bus.

  • We get up at 7 AM.

  • 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

  • The earth orbits the sun.

  • I come from Iran.

  • Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند.)

 

3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:

  • I work in a shop.

  • She lives in a small cottage.

 

زمان حال ساده اغلب با قيدهاي تکرار مورد استفاده قرار مي‌گيرند. مهمترين قيدهاي تکرار (frequency adverbs) عبارتند از:

never     rarely     sometimes     often     usually     always
0%................................. 50% .................................100%

  • I usually play football with my friends.

  • I never go shopping.

  • sometimes she plays piano for us.

 

نکاتي در مورد هجي (verb + s)

1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم مي‌شوند، به جاي es ، s مي‌گيرند:

kisses, washes, watches, does, boxes

2- افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن حرف بي‌صدايي بيايد، y به ies تبديل مي‌شود:

try, tries     hurry, hurries     fly, flies

ولي آن دسته از افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s مي‌گيرند:

plays, buys, enjoys





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

به تعداد حروف کلمات این جمله دقت کنید که از یک حرف شروع میشوند و بعد به ترتیب بالا میروند:

 

I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancing indecipherably, transcendentalists intercommunications incomprehensibleness.

 ترجمه جمله :
نمیدانم این دکترهای خانوادگی این دست خطهای گیج کننده را از کجا کسب میکنند. با این حال سواد پزشکی آنها غیر قابل کشف بودن این دست خط‌ ‌ها را جبران کرده و بر غیر قابل کشف بودن آنها (دستخط) برتری میجوید.





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط